حالت التزامي
Modo Congiuntivo
در حالت التزامي، گوينده خود را ملزم به انجام كاري ميداند و يا ديگران را ملزم به انجام كاري ميكند.
افعال كمكي در حالت التزامي به صورت زير صرف ميشوند.
|
|
|
|
مثال: |
Penso che sia abbastanza grande. | فكر ميكنم كه به اندازه كافي بزرگ باشه. |
Penso che tu abbia ragione. | فكر ميكنم كه تو حق داشته باشي |
پسوند افعال سه گانه در حالت التزامي به صورت زير تغيير ميكند: |
PRONOME | ARE | ERE | IRE |
IO | I | A | A |
TU | I | A | A |
LEI / LUI | I | A | A |
NOI | IAMO | IAMO | IAMO |
VOI | IATE | IATE | IATE |
LORO | INO | ANO | ANO |
مثال: |
PRONOME | PARLARE | LEGGERE | SENTIRE |
IO | PARLI | LEGGA | SENTA |
TU | PARLI | LEGGA | SENTA |
LEI / LUI | PARLI | LEGGA | SENTA |
NOI | PARLIAMO | LEGGIAMO | SENTIAMO |
VOI | PARLIATE | LEGGIATE | SENTIATE |
LORO | PARLINO | LEGGANO | SENTANO |
كاربرد حالت التزامي در جمله: |
Credo che Carla abiti qui. | اعتقاد دارم كه كارلا اينجا زندگي كنه. |
Mi sembra che Marco venga subito. | به نظرم ميايد كه ماركو زود بياد. |
Suppongo che loro arrivino tardi. | فرض ميكنم كه آنها دير برسند. |
Penso che tu abbia ragione. | فكر كنم كه تو حق داشته باشي. |
معمولا يكي افعال زير قبل از حالت التزامي استفاده ميشود.
Credere-Sembrare-Supporre-Pensare
Imperativo
حالت امري
حالت امري در برخي از افعال بي قاعده به صورت زير ميباشد
INFINITO | IMPERATIVO | معني |
ANDARE | VÀ | برو |
FARE | FÀ | بكن |
DIRE | DÌ | بگو |
DARE | DÀ | بده |
STARE | STÀ | باش |
حالت شرطي
Modo Condizionale
افعال كمكي در حالت شرطي به صورت زير صرف ميشوند.
ESSERE | معني | AVERE | معني | |
IO SAREI | هستم | IO AVREI | دارم | |
TU SARESTI | هستي | TU AVRESTI | داري | |
LEI / LUI SAREBBE | هست | LEI / LUI AVREBBE | دارد | |
NOI SAREMMO | هستيم | NOI AVREMMO | داريم | |
VOI SARESTE | هستيد | VOI AVRESTE | داريد | |
LORO SAREBBERO | هستند | LORO AVREBBERO | دارند |
مثال:
پسوند افعال سه گانه در حالت شرطي به صورت زير تغيير ميكند:
PRONOME | ARE | ERE | IRE |
IO | EREI | EREI | IREI |
TU | ERESTI | ERESTI | IRESTI |
LEI / LUI | EREBBE | EREBBE | IREBBE |
NOI | EREMMO | EREMMO | IREMMO |
VOI | ERESTE | ERESTE | IRESTE |
LORO | EREBBERO | EREBBERO | IREBBERO |
مثال:
PRONOME | PARLARE | LEGGERE | SENTIRE |
IO | PARLEREI | LEGGEREI | SENTIREI |
TU | PARLERESTI | LEGGERESTI | SENTIRESTI |
LEI / LUI | PARLEREBBE | LEGGEREBBE | SENTIREBBE |
NOI | PARLEREMMO | LEGGEREMMO | SENTIREMMO |
VOI | PARLERESTE | LEGGERESTE | SENTIRESTE |
LORO | PARLEREBBERO | LEGGEREBBERO | SENTIREBBERO |
حالت شرطي در موارد زير كاربرد دارد
زماني كه ميخواهيم خواسته اي را با حالت مودبانه بيان كنيم
Vorrei un cappuccino. | Mi daresti una matita? | |
يك كاپوچينو ميخواهم لطفا | يك مداد به من ميدهي لطفا |
بيان يك آرزو كه كم و بيش دست يافتني است
Mi piacerebbe visitare la Cina (chissà, forse un giorno lo farò) |
علاقمندم از چين بازديد كنم (كي ميدونه، شايد يه روز اينكار رو انجام بدهم) |
Resterei volentieri con voi (ma non dipende da me e devo andare a casa) |
با كمال ميل ميمانم با شما (اما به من بستگي ندارد بايد بروم به خانه) |
بيان شك و ترديد در فعل گفتن
Direi che questa è una brutta situazione! |
ميگم (به نظرم) كه شرايط بديه |
Una غير مجاز مي باشدa davvero inaspettata, direi. |
يك چيز غير منتظره، به نظرم |
حالت شرطي روزنامه نگاري كه در اين حالت بايد منبع خبر موثق باشد
Le persone con il naso a punta avrebbero un carattere deciso (secondo gli esperti di fisiognomica) |
افرادي با بيني تيز شخصيت قاطعي دارند (طبق متخصصين سيماشناسي) |
La Juventus starebbe progettando di comprare un giocatore brasiliano (secondo il giornale) |
يوونتوس در حال برنامه ريزي براي خريد يك بازيكن برزيلي است (طبق روزنامه) |
حالت شرطي در فعلهاي توانستن و بايستن براي بيان شك و ترديد شخصي
Quel film potrebbe essere bello (Perché no? È possibile) |
آن فيلم ممكنه قشنگ باشه. |
Quel film dovrebbe essere bello (È logico pensarlo. Si tratta di un film famoso!) |
آن فيلم احتمالا بايد قشنگ باشه |
(Frase ipotetica) حالت شرطي در عبارتهاي فرضي
Se avessi tempo andrei al mare |
Avendo tempo andrei al mare | |
اگر وقت داشته باشم با كمال ميل به دريا ميروم. | در صورت داشتن وقت با كمال ميل به دريا ميروم |
حالت مجهول در حال
حالت غير شخصي
Forma Passiva
افعال غير شخصي يا وجه غير شخصي معادلي در فارسي ندارد و محدود به زبان هاي مشتق از لاتين است. اين افعال نياز به فاعل ندارند يعني فاعلي در جمله به كار نمي رود.
به عبارتي فاعل در جمله مستتر است و فاعل جمله به گروه كثيري از افراد بر مي گردد. مثلا ميخوام بگم كه
در ايران هر كسي برنج مي خورد
براي ترجمه اين جمله بايد از فعل غير شخصي استفاده كرد. چون فاعل آن مشخص نيست دقيقا چه كسي است و اين كه گروه كثيري از افراد ايراني برنج مي خورند.
يا مي خوام بگم كه در آمريكا كسي كباب نمي خورد.
در اينجا نيز بايد از فعل غير شخصي استفاده كرد. چون فاعل آن به گروه كثيري از افراد اشاره دارد و به شخص خاصي اشاره نداره.
يعني گروه كثيري از افراد در آمريكا كباب نمي خورند.
يا مثلا ميخوام بگم كه در ايران روز اول بهار را جشن مي گيرند.
در اينجا نيز بايد از افعال غير شخصي استفاده كرد چون به يك شخص مشخص اشاره ندارد و به گروه كثيري از ايرانيان اشاره مي كند.
پس به عنوان جمع بندي بايد گفت :
1. افعال غير شخصي معادلي در فارسي ندارند.
2. به گروه كثيري از افراد اشاره دارند.
3. اين افعال نيازي به فاعل ندارند.
طريقه ساختن فعل غير شخصي
Si+صيغه سوم شخص مفرد يا سوم شخص جمع
حال ممكنه سوال پيش بيايد كه چه زماني صيغه سوم شخص مفرد و چه زماني صيغه سوم شخص جمع را استفاده مي كنيم.
زماني كه پس از فعل غير شخصي اسم مفرد آمد ، از صيغه سوم شخص مفرد
و زماني كه پس از فعل غير شخصي اسم جمع آمد از صيغه سوم شخص جمع استفاده مي كنيم.
اكنون به مثال هاي زير توجه كنيد:
In Iran, si beve il tè
در ايران (هر كسي) چايي مي خورد .
اگه توجه كنيد مي بينيد كه از صيغه سوم شخص مفرد استفاده كردم چون كلمه tè مفرد است . و فاعل خاصي رو در اين جمله آورده نشده چون اكثر ايراني ها چايي مي نوشند.
A Mashhad , si vende lo zafferano
در مشهد زعفران فروخته مي شود يا به عبارتي ديگه تعداد زيادي افراد وجود دارند كه زعفران را در شهر مشهد مي فروشند. در اين جمله هم به فاعل خاصي اشاره نشده است.
In Iran,, si mangiano gli spaghetti con il cucchiaio
در ايران ، اسپاگتي را با قاشق مي خورند. چون gli spaghetti جمع است از صيغه سوم شخص جمع يعني mangiano استفاده كردم.
در حالت مفرد:
Si vende la frutta. | ميوه فروخته ميشود. |
Si sente la voce. | صدا شنيده ميشود. |
Si legge. | خوانده ميشود. |
Si vede. | ديده ميشود. |
در حالت جمع:
Si vendono le frutte. | ميوه ها فروخته ميشوند. |
Si sentono le voci. | صداها شنيده ميشوند. |
Si leggono. | خوانده ميشوند. |
Si vedono. | ديده ميشوند. |
حالت مجهول در زمان گذشته:
Forma Passiva
براي ساخت جمله ي مجهول در زمان گذشته دو حالت وجود دارد:
1- وقتي در مورد يك موضوع مفرد صحبت ميكنيم
2- وقتي در مورد موضوعات جمع صحبت ميكنيم
فرمول كلي ساخت مجهول در زمان گذشته به اين ترتيب است.
è | + | اسم مفعول فعل stare | + | اسم مفعول فعل مورد نظر |
حالت مفرد:
براي ساخت زمان مجهول در زمان گذشته به صورت زير عمل ميكنيم.آموزش زبان ايتاليايي
Il vetro è stato rotto. | شيشه شكسته شد. |
La pizza è stata mangiata. | پيتزا خورده شد. |
حالت جمع:
Le porte sono state chiuse. | درها بسته شدند. |
I prodotti sono stati venduti. | محصولات فروخته شدند. |
"اسم مفعول" در جنس و عدد با مفعول جمله مجهول مطابقت ميكند.
www.linguaitaliana.ir